اردوی سه روزه مشهد مقدس مددجویان و همکاران با گذشتن از زیر قرآن و سوار شدن به اتوبوس آغاز گردید.
چای و صبحانه در بین راه و در امامزاده ای بعد از نیشابور صرف گردید. از آنجایی که کاروان زیارتی ما مورد توجه قرار گرفته بود در بین راه یکی از خادمین حرم وارد اتوبوس شده و به همگی کوپن ناهار ظهر، آن هم از حرم مطهر داده شد. هنگام ورود به محل اسکان که امسال حسینیه سبزواری های مقیم مشهد بود با سلام و صلوات و بوی خوش و دود اسپند از آن ها استقبال شد.
بعد از ظهر بچه ها و همراهان همگی به سمت حرم حرکت کردند. خادمین حرم هم همراهشان بودند آنها برای بچه ها راه باز نمودند تا گروه ما در نزدیکترین فاصله با ضریح حضرت قرار گرفتند. سایر زائرین هم وقتی متوجه آن ها می شدند در حق آن ها مهربانی نموده و آنان را در پناه خود میگرفتند تا شلوغی جمعیت باعث ناراحتی ایشان نگردد.
عزیزان ما روز دوم مسافرت را به بازار رفته و به خرید مشغول شدند.هر کدامشان دست یکی از همکاران و مددیاران ما را گرفته و آن ها را برای خرید آنچه خود علاقه داشتند به اینطرف و آنطرف می کشیدند.
باید از همگی کسانی که باعث شدند سه روز خوب در خاطر دخترانمان نقش بندد تشکر نمود. از عزیز مهربانی که هزینه سفر را تقبل کرده و دل دخترانمان را شاد کردند و از راننده ی محترم اتوبوس جناب آقای علیرضا فرامرزی که سال هاست این سفر را انجام می دهند و آقای حاج محمدرضا لباف هم تشکر می نماییم و به همه ی همکاران خود نیز ضمن تشکر، خسته نباشید می گوییم.
روز ۱۶ مهر روز جهانی کودک بود. مسافرین ما به پارک کوهسنگی رفتند. اینجا هم اتفاق نادری افتاد. مسعود روشن پژوه که چند سال قبل برای ضبط برنامه در آسایشگاه آمده بود، در فضای باز برنامه ی پخش مستقیم تلویزیونی داشت که تا چشمش به بچه ها افتاد برنامه را قطع کرده و به آن ها خوش آمد گفته و ضمن معرفی آسایشگاه برای آن ها آرزوی سلامتی کرد. این روز هم به همگی بچه ها و همراهانشان خوش گذشت. پس از پایان این جشن مسافرین سوار اتوبوس شده و به سمت سبزوار حرکت کردند. ناهار آن روز در یکی از پارک ها نیشابور صرف شد.
