پس از پنج سال پیگیری بالاخره موفق شدیم که زمین مورد نیاز برای انجام یک طرح خداپسندانه و خیرخواهانه را برای نگهداری مددجویان ذهنی پسر بالای ۱۴ سال از اداره کل راه و شهرسازی خراسان خریداری کنیم. چیزی که در ابتدا فکر میکردیم خیلی زودتر از اینها به نتیجه برسیم.
لحظه ای که این مشکل بزرگ حل گردید را هرگز فراموش نمیکنم خبر بسیار کوتاه بود در حد یک جمله: «مبایعه نامه به امضاء مدیران راه و شهرسازی خراسان رسید»، اما در پس این یک جمله خون دل خوردنها و دوندگیهای فراوانی نهفته بود که از حوصله این متن خارج است.
در این مدت خانواده های بسیاری از سبزوار و حتی از مشهد و دیگر نقاط ایران، حضوری یا تلفنی خواستار تسریع در امر ایجاد این آسایشگاه بودهاند، معضل نگهداری مددجویان معلول ذهنی در خانواده های خود بسیار مشکل ساز است، خصوصا نگهداری پسران که به علت انرژی زیادی که دارند معمولا در سطح کوچه و خیابان، شهرها و روستاها پراکنده بوده و متأسفانه مورد آزار و اذیت بی فرهنگانی قرار میگیرند که خود را سالم میدانند.
طرح خانه باران یک مجموعهی ۲۵۶ نفری را شامل میشود که شامل ۴ آسایشگاه، سالنهای ورزشی و اماکن ورزشی روباز و ۴ کارگاه حرفه آموزی و سالن غذاخوری و سالن اجتماعات، محیطهای مذهبی، آمفی تئاتر روباز، رختشویخانه، مرکز تأسیسات، واحد پزشکی، جاده سلامت و فضای سبز مناسب برای پر کردن اوقات فراغت این عزیزان است که در محیطی به مساحت ۵/۶ هکتار ایجاد خواهد شد.
نیکوکاران و خیرینی که تا این جای کار ما را یاری نمودهاند، با بازدید از آسایشگاه ما از نزدیک با کار بزرگ و خداپسندانه ای که در آینده انجام خواهد گرفت آشنا شده و آن را با تمام وجود خود احساس نمودهاند. و به همین دلیل مطمئن هستیم که اگر شما هم مجموعهی امیرالمؤمنین را مورد بازدید قرار دهید حتما به کسانی خواهید پیوست که ما را در ادامهی راهی که در پیش گرفتهایم یاری خواهند کرد.
همین جا لازم است از خانواده های محترم شریعتمداری و توکلی و یک خانواده دیگر که تمایل به معرفی خود ندارند صمیمانه تشکر نمائیم. امیدواریم که با همت شما نیکوکار گرامی در آینده بسیار نزدیکی شاهد افتتاح فاز اول و اسکان ۶۴ نفر از عزیزان مددجو در خانه باران باشیم.
**********
یاد آن روز به خیر روز چهاردهم اردیبهشت ماه هزار و سیصد و هشتاد و هشت را به یاد میآوریم که در یک روز خاطره انگیز و در حضور مسئولین شهر، آقای دکتر اسلامی ندوشن کلنگ احداث خانه باران را به زمین زد. در آن جلسه مرحوم عبدالکریم شریعتمداری اولین خیری که کمک او باعث آغاز این پروژه گردید نیز حضور داشت. این تأخیر سه سال و نیمه را باید با جدیت و توان بیشتر جبران نمود و در این رهگذر باز هم چشم امید ما و مددجویان معصوم و بی گناه در انتظار کمک همهی مردم خیر و نیکوکار است. سیامک خیرخواه در آن روز شعری از دکتر اسلامی ندوشن خواند که یک بار دیگر آن را در این جا میآورم:
افسانه بگو بهار افسانه بگو
|
شب میگذرد ز صبح جانانه بگو
|