بخشش شیوه ی پاکان
دیوانه شده بود، دختر آرام و خوب آسایشگاه مانند چوبی که روی آتش گذاشته باشی در حال سوختن و شعله کشیدن بود، گویا با یکی دیگر از دختران حرفشان شده بود و او هم در گوشه ای دیگر در حال گریه کردن بود. مربی آنها را جدا کرده و دور هر کدام را چند نفر دیگر از بچه ها گرفته بودند. دخالت نمیکردم چون به هر کدام که نزدیک می شدم حساسیت دیگری برانگیخته می شد. از دور نگاه میکردم، فاطمه و زهرا بودند که این غوغا را بپا کرده بودند، هر دو را از صمیم قلب دوست داشتم، ولی تحمّل این دقایق و برخوردها بسیار مشکل بود. به دفتر کارم پناه بردم و خود را غرق در کارها کردم تا زیاد اذیت نشوم، می دانستم که لحظاتی دیگر این غوغا فروکش کرده و همه چیز آرام می گردد. همان هم شد، نیم ساعت بعد دوتایی در دفترم حاضر شدند و از آنچه گذشته بود معذرت خواهی کردند و همدیگر را بوسیده و رفتند. من هم با شادی آنها شاد شدم و انگار اصلا چنین اتفاقی نیفتاده بود.
با رفتن آنها آرامش برقرار شد و در سایه ی این آرامش به فکر فرو رفتم. چه شد که اینقدر سریع این دو نفر که لحظاتی قبل مانند آتش و پنبه و یا کارد و پنیر بودند اینطور صمیمانه با هم از اطاق من رفتند. این دو دختر معصوم و پاک و بی آلایش به چه راحتی از هم گذشته و یکدیگر را بخشیدند. چقدر راحت شدند از این که بخشش یکی دیگری و رحمت دومّی، اولی را شامل شد. چرا ما یاد نمی گیریم که بخشش چه نعمت بزرگی است؟!
برای ما هم بارها و بارها پیش آمده که از دست دیگران رنجیده ایم، شاید عمق این رنجش طوری بوده که توانسته ایم آن را زود فراموش کرده و راحت شده ایم، امّا گاهی هم نمیتوانیم به راحتی از اتفاق پیش آمده بگذریم، هرچند بیشتر این رنجش را با خود بکشیم بیشتر اذیت و آزار می بینیم و اگر آنرا نیز یک اتفاق ساده انگاشته و سریعا فراموش نمائیم لطمهی کمتری خواهیم خورد. بخشش دردی را که در وجود خود احساس میکنیم و عذابمان میدهد آرام می کند. بنابراین دلیل بسیار خوبی است که باید دیگران را ببخشیم. نگه داشتنِ بخشهائی که از دیگران به دل گرفته اید، اثر بسیار بدی بر سلامت جسمانی و روانی شما خواهد گذاشت. بعضی از آثار بد طولانی شدن این رنجش ها دردهایی مانند سردرد، کمر درد، زخم معده و اضطراب و ناامیدی و بی خوابی است، که برای بر طرف کردن هر کدام از آنها باید به مصرف داروهای مسکن و آرامش دهنده روی آورد، در حالیکه فقط با استفاده از یک کلمه می توان این آثار سوء را از بین برد و آن کلمه جادویی بخشش است.
بخشش، فراموش کردن نیست و با تحمل کردن افرادی که ما را رنجانده اند فرق دارد. بخشیدن یعنی آنکه با عزت نفس خود هرگز کینه توزی و خشم و قهر را انتخاب نکرده و با فراموش کردن و دور شدن از احساسات شدیدی که وجودمان را فرا گرفته خود را در شرایط روحی بدی قرار ندهیم. بخشیدن دیگران نشانه ی عزت نفس بالای ماست.
اگر بیش از حد به منیت های خود توجه داشته باشیم و خود را چیزی فراتر از دیگران دانسته و یا بخواهیم که همهی دنیا درست بر مدار خواسته ما بچرخد، آنگاه بخشیدن بسیار مشکل می شود. چون همیشه نیرویی از درون، ما را فریاد می زند که او تو را ناراحت کرده چرا میخواهی او را ببخشی؟ و یا چرا میگذاری کسی با تو بد رفتاری کند؟ حال اگر تحت تأثیر فشارها و مشکلات دیگری در زندگی نیز باشی، آن وقت بخشیدن برای تو بسیار مشکل تر شده و این فکر در ما به وجود می آید که باید دیگران به عنوان یک وظیفه به ما کمک کنند؛ اما گر بجای تسلیم در برابر این گونه وسوسهها گذشت و بخشش را برگزینیم، خودمان نیز به آرامش بیشتری دست می یابیم.
روی سخنم با شما خوانندگان عزیز به ویژه همکاران خودم در این مؤسسه است، شرایط کاری سخت نباید شما را از مسیر بخشش دور نماید. همواره به خاطر داشته باشید که هر چه بیشتر بتوانید ببخشید، آرامش بیشتری خواهید یافت که در این دوران با هیچ چیز دیگری در دنیا قابل مقایسه نیست. گمان نکنید که با بخشیدن چیزی از آن کاسته می شود، این را همهی آنهائی که به این مؤسسه علاقه داشته و با نیت خیرخواهانه خود ادامه راه آن را میسر ساخته اند به خوبی می دانند که بخشیدن هر چیز باعث افزایش آن خواهد شد. اگر با اکراه چیزی بخشیده شود در واقع آن را به معنی واقعی نبخشیده اید، نیت شما مهمترین چیزی است که در عمل شما نهفته است.
نیت شما باید همیشه ایجاد شادی و نشاط برای شمای بخشایشگر باشد و بازگشت عملتان نیز به طور مستقیم به میزان بخشایش شما بستگی دارد، اگر البته این بخشایش از ته دل و بی قید و شرط باشد.
شاید برای ما بخشیدن کار ساده و آسانی نباشد و به یکباره نتوان دیگران را بخشید، امّا بدانید که اگر با بخشش های کوچک شروع به تمرین عمل بخشیدن کنید آن وقت پی خواهید برد که برای سلامت جسم و روانتان چیزی بهتر از بخشیدن نخواهید یافت.