دخترهای مددجو در محوطه آسایشگاه هر بیننده ای را جذب خود می کند من هم مثل خیلی ها از آن دسته از آدم های گذری بودم که هر زمان از آن خیابان می گذشتم نگاهم را به خود جلب کرد دخترهایی که در محوطه آسایشگاه منتظر خبرنگاران بودند. هیچ وقت نمی دانستم شاید هم نمی خواستم بدانم که در آن آسایشگاه چه می گذرد.
این بار اما قضیه فرق می کرد، به بهانه برگزاری نشست در این مرکز، فرصتی فراهم شد تا از نزدیک با دختران مددجوی آسایشگاه امیرالمومنین، هم صحبت شوم و حال و هوای آن ها را درک کنم. هر چند که به نظرم آنقدر با صفا، بی ریا و معصوم بودند که هیچکس جز آدم هایی از جنس خودشان نمی توانند اینقدر با محبت و صمیمی باشند.
اولین هدیه حرفه خبرنگاری عروسک دست سازه همین دختران بود که به صراحت می توانم بگویم یکی از بهترین هدیه هایی بود که تا به حال گرفته بودم.
در خلال این نشست مدیر عامل این مرکز به توضیح گزارشی از عملکرد این آسایشگاه و میزان هزینه هر ساله پرداخت که با توجه به اینکه صحبت های ایشان مورد توجه و استقبال اصحاب رسانه قرار گرفت از دیگر موسسات خیریه نیز انتظار می رود که شیوه ایشان را سرلوحه کار خود قرار داده و اقدام به شفاف سازی امور مراکز خود کنند.
متاسفانه برخی از این مراکز به جای پرداختن به امور خود، بیشتر شبیه یک بنگاه اقتصادی شده اند که طریقه داد و ستد ر ا به خوبی فرا گرفته اند و یا در نگاه خوشبینانه دچار روزمرگی شده اند.