نازنین دخترمان پونه پیش خدا رفت. در این دنیای بزرگ هیچ کس را نداشت و پس از یازده سال زندگی در بین دختران این مؤسسه بر اثر بیماری درگذشت، شناسنامه نداشت و نمی دانیم اهل کجای ایران بود. در پرونده های بهزیستی سن او را ۴۵ سال ذکر کرده بودند و همچنین پرونده ها حاکی از آن بود که از همان کودکی فقط در آسایشگاه ها زندگی می کرد. چهره او همیشه دارای لبخندی بود که رضایت او را از زندگی در این مجموعه نمایان می ساخت. حتی در آخرین روزهای زندگی،هیچ کس اشک او را ندید و صدای او را نشنید.
او در روستاي افچنگ و در ميان حضور اهالي خوب و با صفاي اين روستا به خاك سپرده شد. نديدنش در ميان بچه ها سخت است و جايش خالي…
خدايش بيامرزد